چگونه می توان در شرایط پر التهاب زندگی به یک مدیر امیدوار تبدیل شد؟
وقتی ازعبارات امید و امیدواری استفاده می کنید، دقیقاً منظورتان چیست ؟
امیدواری چه تفاوتی با خوشبینی دارد؟
مدیر امیدوار چگونه مدیری خواهد بود؟
تفاوت این دو جمله در چیست : من به آینده این پروژه خوشبین هستم یا جمله من نسبت به آینده این پروژه امیدوارم؟
در اکثر مواقع عبارت خوشبینی و امیدواری کنار هم به کار میرود ولی کاملاً در مفهوم متفاوت هستند .
خوشبینی یک کارکرد کاملاً احساسی است، پس از امید چیست و چه کسی امیدوار است ؟ یک مدیر امیدوار چه ویژگی خواهد داشت؟ امید یک ویژگی و توانایی فردی در ساختن آینده مطلوب بر اساس اهداف مشخص و تعیین شده است. از نظر دکتر
اسنایدر متخصص روانشناسی مثبت گرا امید دارای دو مولف است:
یک قدرت اراده و دومی قدرت یافتن مسیر
قدرت اراده یعنی اینکه فرد امیدوار اراده میکند در مسیری که دارای هدف مشخص است حرکت کند.
قدرت یافتن مسیر به این مفهوم است که کسی که امیدوار است معتقد است اگر مانعی در راه رسیدن به هدف وجود داشته باشد، می تواند یک مسیر و راه جدید برای رسیدن به هدف خود پیدا کند.
به زبان سادهتر امیدواری برابر است با قدرت اراده برای رسیدن به هدف به اضافهی قدرت یافتن یا ساختن مسیرهای جایگزین، اجازه دهید در این مورد خاطرهای را تعریف کنم: در سالهای نه چندان دور با مدیری آشنا شدم که بسیار تاثیر گذار بود ویژگی های خاصی داشت که چند مورد از آن به قرار زیر بود:
* قدرت اراده بسیار بالا برای هدف گذاری درست
* توانایی هدایت مجموعه به سمت هدف
* اراده و توانایی غلبه بر موانع با استفاده از راههای بسیار مناسب و جایگزین
* توانایی ساده سازی موانع و مشکلات و تبدیل کردن آنها به موضوعاتی قابل لمس و درک
* عدم ورود به جزئیات و واگذاری آنها به همکاران
* دقت در انتخاب همکاران و هم تیمی ها
* قدرت اثبات توانایی و مهارت مدیریت در گذر زمان که ماه عسل آن ایجاد اعتماد در بین همکاران و با وی شده بود
در جمع بندی ویژگی های فوق می توانم بگویم ایشان اعتقاد داشت مدیریت جزئیات یعنی سربازپروری، درحالی که ما نیازمند کارکنان گوش به فرمان نیستیم بلکه نیازمند کارکنان امیدوار هستیم . همکاران و هم تیمی ها باید در فرآیند هدفگذاری مشارکت داشته باشند همچنین باید بر اساس دیدگاه و ویژگیهای شخصیتی خود بتوانند در برخورد با موانع مسیر را تغییردهند.
این مدیر توانمند برای من بسیار الهامبخش بود، همتیمیهایش اجازه اشتباه کردن داشتند و این موضوع آن چنان باعث رشد و بالندگی تیم او شده بود که امید به معنای واقعی در چهره تک تک آنها موج می زد. در واقع ماموریت مدیر امیدوارایجاد شرایطی است که در آن کارکنان با شناخت درست توانایی های خود و تلاش و همچنین باور به حرکت آگاهانه از دلیل تراشی و مقصر جلوه دادن شرایط بیرونی پرهیز کرده و به درجه ای از مهارت و توانمندی میرسند که آنها محیط بیرونی را مدیریت می کنند نه اینکه عوامل بیرونی آنها را مدیریت کند.
یادمان باشد مدیر امیدوارمدیری است که نه فقط با کلام خود بلکه با عملکرد خود پیام امیدواری می دهد.
به قول مولانا:
هرچند فراق پشت امید شکست هرچند جفا دو دست آمال به بست
نومید نمی شود دل عاشق مست هر دم برسد به هر چه همت دربست