– چرا حال کسب و کارهای ما خوب نیست؟
– چرا حال دل افراد حاضر در این کسب و کارها خوب نیست؟
– چرا هر چه تلاش می کنیم به آن جایی که می خواهیم نمیرسیم؟
وقتی تاریخ زندگی بشر را مطالعه می کنیم، مشاهده می نماییم زندگی و کسب و کار مانند گردش فصول; بهار، تابستان، پاییز و زمستان دارد. سازمان ها و آدمهایی که از این روند ها درس گرفتند و برای هر فصلی آمادگی لازم را مهیا نموده اند و همچنین پیش بینی لازم را دارند تا بتوانند به خوبی دیده اند و می توانند از آن عبور کنند.
برای عبور از هر کدام از فصول نیاز به داشتن یک همراه، یک همدل و یک پیر میکده که تجربه لازم و کافی برای عبور از این معبرها را با گوشت و پوست خود لمس کرده است دارد. فردی که با انجام اشتباهات مکرر راه کار عبور را فرا گرفته و به درجه ای از پختگی و بلوغ فکری و حرفه ای رسیده است که زمینه ساز رشد و بالندگی در هر سرزمینی که حضور داشته باشد می گردد. این فرد کسی نیست جز منتور و فرآیند تبدیل شدن به یک فرد کاربلد را به منتور، منتورینگ گویند.
در این مقاله قصد دارم به طور مختصر به نیاز و اهمیت داشتن یک یا چند منتور در زندگی و کسب و کار برای افراد و سازمان ها بپردازم.
بگذارید با یک داستان شروع کنم، داستان سرگذشت یک افسر ارشد رسته تخریب است، میدان مین بخشی از عملیات جنگی می باشد، میدان مین دارای استانداردها و به قول خودشان پروتکل هایی است که بر اساس آن شما می توانید از نحوه چیدمان استفاده شده آگاه شوید و معبر عبوری را کشف کنید. اما در بیشتر مواقع به علت شرایط محیطی یا دیگر عوامل نحوه چیدمان میدان مین تغییر می کند و نیاز است که فرد یا افرادی که تجربه کافی و لازم برای عبور از این میادین را دارند در تیم خنثی کننده حضور داشته باشند وگرنه باعث تلفات فراوانی می گردد. یکی از این مین های در میدان مین که بسیار مرگبار و خنثی کردن آن دشوار می باشد، مین والمر معروف به مین جهنده می باشد. این مین دارای شاخک های متعدد و نامرئی می باشد، که یک خطای حرکتی می تواند باعث نابودی تمام یا بخش موثری از نفرات می گردد. امروزه کسب و کارها مانند یک میدان مین هستند که حضور و دوام در آن نیاز به داشتن مهارت بالایی است.
مین والمر در صنعت در واقع یک مین چند وجهی می باشد که در حوزه های مختلف و مرتبط با هم عمل میکند.اگر یکی از آن ها عمل کند بقیه هم فعال می شوند. مثلا یکی از رشته سیم در حوزه منابع انسانی است، سیم دیگری در بازاریابی، سیم دیگری در فروش می باشد و … با توجه به شرایط بسیار حساس و پیچیده ی امروز لازم می باشد که یک یا چند منتور که فقط، کاربلد آن کار نباشد، بلکه مهارت های دیگر را نیز فرا گرفته و بتواند در نقش یک
پیر میکده که با اشارات خویش مسیر و جهت گیری سازمان و زندگی افراد را به سمت و سوی درست هدایت کنند، لازم و الزامی می باشد.
امروز کسب و کارها و زندگی ها به میدان های مینی شباهت پیدا کرده اند که دیگر نمی توان به دانش و مهارت خود فقط بسنده کرده، زیرا که عدم توجه به تجارب و آموخته افراد عبور کردن از این میدان را غیر ممکن یا بسیار پرهزینه کرده است. این شرایط باعث شده عمر سازمان ها به شدت کاهش پیدا کند.
با این توضیحات حال چه باید کرد؟ راه برون رفت در شرایط بی ثباتی و عدم قطعیت چیست؟ به عنوان فردی که خود سال های سال در حوزه مدیریت در لایه های مختلف فعالیت کرده ام، داشتن یک یا چند منتور که ویژگی های فردی و تخصصی لازم را دارا باشند الزامی می باشد. زیرا که در هر شرایط به سمت عدم قطعیت بیشتر سوق پیدا می کند، هزینه تکرار خطاهای احتمالی بسیار بیشتر و بیشتر می شود. این در حالی است که شرایط به سمت و سویی در حال حرکت است که موضوعات و جنس مشکلات مرتب در حال تغییر ماهیت می باشد و داشتن مهارت لازم برای عبور از این مشکلات و مسائل جدید خود بخشی از دغدغه های حوزه مدیریت و رهبری بوده و خواهد بود. لذا برای به حداقل رساندن اشتباهات در این حوزه حضور و اختیار داشتن یک یا چند منتور در مباحث مختلف سرمایه های سازمانی یک ضرورت می باشد تا سازمان ها بتوانند با حداقل لطمات معبر عبور این میدان های مین را پیدا کرده و وارد میدان بعدی که آرایش و چیدمان جدیدتری دارد گردند.
نویسنده وتهیه کننده :علی منتظرالظهور
دی 1400