ادامه مطلب
نور امید در تاریکی نا امیدی
در یک روز سرد و بارانی، احسان، مدیر یک شرکت مهندسی کوچک، به شدت نگران وضعیت مالی کسب و کارش بود. او با تلاش و زحمت زیاد، شرکتی را تأسیس کرده بود که در حوزه طراحی و مشاوره پروژههای ساختمانی فعالیت میکرد، اما حالا همه چیز در حال فروپاشی بود. پروژهها به کندی پیش میرفت و مشتریان روز به روز کمتر میشدند، همکارانش نگران بودند و احسان نمیدانست که …